مووی کاتیج

شب کریسمس است. پس از خداحافظی در ایستگاه مارلی‌بون، هیلی و جیمز نمی‌توانند برای کریسمس از هم جدا باشند، بنابراین هر دو تصمیم می‌گیرند یک‌دیگر را غافلگیر کنند.

زنی که از بیماری پارکینسون رنج می‌برد با یک دلال دارو آشنا می‌شود و پس از مدتی در میابند که هر دو معتاد چیزی هستند به‌نام عشق...

یک سوپراستار پاپ لحظاتی قبل از عروسی‌اش در باغ مدیسون اسکوئر توسط نامزدش که یک ستاره راک است رها می‌شود، در عوض او با مردی که به صورت تصادفی از بین مردم انتخاب کرده ازدواج می‌کند.

دورا، دوستانش را در ماجراجویی رهبری می‌کند تا والدینشان را نجات داده و راز بین شهر گمشده طلا را پیدا کنند.

زن و شوهری وقتی از خواب بیدار می‌شوند، متوجه می‌شوند که فیلم جنسی که شب قبل از خود گرفته‌اند، گم شده است و اکنون باید آن را پیدا کنند.

داستان انیمیشن گرینچ حول محور یک موجود سبز رنگ که از قضا بسیار عبوس هست پیش میره که به شدت از کریسمس متنفره، احتمالا در کریسمس‌های قبلی اتفاق‌های خوبی براش پیش نیومده و از این روز واقعا متنفره...

بیش از یک دهه از اخرین باری که جیم، میشل، استیفر و دیگر بچه‌ها دوران نوجوانی را با مشکلات خاص خودشان سپری کردند می‌گذرد. آن‌ها به تازگی قرار گذاشته‌اند تا در آخر هفته دوباره دور یک‌دیگر جمع شوند.

داستان مراسم عروسی جیم و میشل و جمع شدن خانواده‌ها و دوستان آن‌ها از جمله دوستان قدیمی جیم از دبیرستان و خواهر کوچک میشل است.

جیم و دوستانش اکنون در کالج هستند و تصمیم می‌گیرند برای تفریح در خانه ساحلی ملاقات کنند.

داستان فیلم بر پایه داستان چهار پسر به نام جیمی، آز، کوین، فینچ است که در تلاشند تا قبل از پایان دبیرستان باکرگی خود را از دست بدهند و همچنین سرکرده آن‌ها استیو استیفلر است.